کسی که دیگر نیست
شده هرگز دلت مال کسی باشد که دیگر نیست ؟
نگاهت سخت دنبال کسی باشد که دیگر نیست ؟
برایت اتفاق افتاده در یک کافه ابری
ته فنجان تو فال کسی باشد که دیگر نیست ؟
خوش و بش کرده ای با سایه ی دیوار وقتی که
دلت جویای احوال کسی باشد که دیگر نیست ؟
چه خواهی کرد اگر هر بار گوشی را که برداری
نصیبت بوق اشغال کسی باشد که دیگر نیست ؟
حواس آسمانت پرت روی شیشه های مه
سکوتت جار و جنجال کسی باشد که دیگر نیست ؟
شب سرد زمستانی تو هم لرزیده ای هر چند
به دور گردنت شال کسی باشد که دیگر نیست ؟
تصور کن برای عیدهای رفته دلتنگی
به دستت کارت پستال کسی باشد که دیگر نیست
شبیه ماهی قرمز به روی آب می مانی
که سین هفتمین سال کسی باشی که دیگر نیست
چه مشکل می شود عشقی که حافظ در هوای آن
الا یا ایهاالحال کسی باشد که دیگر نیست
رسیدن سهم سیب آرزوهایت نخواهد شد
اگر خوشبختی ات کال کسی باشد که دیگر نیست
" شهرام میدری "
یکشنبه 21 فروردین 1395 - 5:22:35 PM