اشتیاق یار
یک نفر هست صمیمانه تو را می خواهد
مثل یک عاشق دیوانه تو را می خواهد
گاه با یاد تو زانو به بغل میگیرد
خاطراتش شده افسانه ، تو را می خواهد
می نشیند سر راه تو ، که بر می گردی
عمری اینجور غریبانه تو را می خواهد
پای پیمان تو از جان و دلش می گذرد
عشق می ورزد و مردانه تو را می خواهد
یاد تو همدم تنهایی شب هایش هست
یعنی عاشق شده رندانه ، تو را می خواهد
روی ناچاری اگر جرعه ای از باده خورد
غرض این است که مستانه تو را می خواهد
. . . . چشم بر پنجره نازک دل می دوزد
تا بیایی ، دل دیوانه تو را می خواهد
" لا ادری "
دوشنبه 3 اسفند 1394 - 9:52:11 AM