×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

شهر عشق

× در این صفحه من اشعاری را که به نظرم جالبه و شاید وصف حال دوستان باشه را قرار میدم .
×

آدرس وبلاگ من

shahreshgh.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/farhad1st

غرور


 سال ها پیش از این به من گفتی 

((که ((مرا هیچ دوست می داری .؟

گونه ام گرم شد ز سرخی ی  شرم

شاد و سرمست گفتمت آری

باز دیروز جهد میکردی 

که ز عهد قدیم یادآرم 

سرد و بی اعتنا تو را گفتم

 "که "دگر دوستت نمی دارم 

ذره های تنم فغان کردند

که خدا را ، دروغ می گوید

جز تو نامی ز کس نمی آرد

جز تو کامی ز کس نمی جوید

تا گلویم رسید فریادی

کاین سخن در شمار باور نیست

جز تو ، دانند عالمی که مرا

در دل و جان هوای دیگر نیست 

لیک خاموش ماندم و آرام

ناله ها را شکسته در دل تنگ

تا تپش های دل نهان ماند

سینه ی خسته را فشرده به چنگ

در نگاهم شکفته بود این راز

"که " دلم کی ز مهر خالی بود 

لیک تا پوشم از تو دیده ی من

به گل رنگ رنگ قالی بود

دوستت دارم و نمی گویم

تا غرورم کشد به بیماری

زآنکه می دانم این حقیقت را

که دگر دوستم . . . . نمیداری 



سیمین بهبهانی

شنبه 31 مرداد 1394 - 4:13:55 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم