من روانی ام
اصلاً قبول حرف شما ، من روانی ام
من رعد و برق و زلزله ام ، ناگهانی ام
این بیت های تلخ نفسگیر شعله خیز
داغ شماست خیمه زده بر جوانی ام
رودم، گر چه بی تو به دریا نمی رسم
کوهم ، اگر چه مردنی و استخوانی ام
من کز شکوه روسری ات کم نمیکنم
من ، این من غبار ، چرا می تکانی ام
بگذار روی دوش تو باشد یکی دو روز
این سر که سر شکسته نا مهربانی ام
کوتاه شد سی و سه پل دو پلش شکست
از بعد رفتنت گل ابرو کمانی ام
شاعر شنیدنی است ولی دست روزگار
نگذاشت این که بشنوی ام یا بخوانی ام
این بیت آخر است ، هوا گرم شد ، بخند
من دوست دار بستنی زعفرانی ام
(حامد عسگری)
یکشنبه 25 مرداد 1394 - 7:00:36 PM